آشنایی با اوتیسم

 

اوتیسم چيست؟

اوتیسم يک بيماري نيست بلکه يک اختلال رشد در عملکرد مغز است.فراد اتيستيک سه نوع علامت را نشان مي دهند: روابط اجتماعي ضعيف، مشکلاتي در ارتباط کلامي و غيرکلامي، و نيز علائق و فعاليتهاي محدود. اين علائم در سه سال اول زندگي بروز مي کند و به نظر مي رسد که در سرتاسر زندگي ادامه پيدا مي کند. اگرچه داروي خاصي براي درمان اوتیسم وجود ندارد، وليکن شروع زودتر آموزش، ضروري است چرا که ممکن است موجب بهبودي رشد اجتماعي و کاهش رفتارهاي نامطلوب گردد. و احتمال دارد افراد اوتیسم بتوانند زندگي نرمالي داشته باشند.

از هر 10 هزار نفر، 10 الي 20 نفر به اوتیسم مبتلا هستند که اين آمار بستگي به تشخيص معيارهاي قابل استفاده دارد. گاهي اختلالات مشابه موجب مي شود 2 تا 3 برابر ، به آمار افزوده شود. نسبت پسرهاي اوتیسم 4 برابربيشتر از دخترها است و اين اختلال بين تمام نژادها وهمه طبقات جهان، با شدت متفاوت به چشم مي خورد.

چندين نشانه وجود دارد، که به طور زياد و غيرمعمول در بيشتر افراد اوتیسم مشاهده مي شود، مثل خودآزاري و رفتارهاي پرخاشگرانه. اين رفتارها ممکن است طولاني مدت باشند و اين ثابت مي کند که تغيير اين گونه رفتارها کار مشکلي است و لذا از سوي افرادي که با او زندگي مي کنند و درمانگران و مربيان آموزشي او تلاش مضاعفي را مي طلبد. فرمهاي خيلي خفيف آن، مشابه يک اختلال شخصيتي همراه با ناتواني در يادگيري است.

به چه کسي اوتیسم مي گوييم؟

اوتیسم يک اختلال نافذ رشد است. بعضي از پزشکان براي افراد اوتیسم از واژه اختلال حواس استفاده مي کنند چرا که دامنه دقت آنها پايين و علائم شان متفاوت است. اوتیسم در بعضي از افراد ممکن است اصلا تشخيص داده نشود مخصوصا آنهايي که علائم خفيفي دارند يا چند معلوليتي هستند. محققان چندين معيار براي تشخيص اوتیسم دارند.

بعضي از معيارها که بسيار استفاده مي شود عبارتند از:

در بازيهاي اجتماعي و تخيلي يا ناتوان هستند يا به گونه اي ضعيف عمل مي کنند.

آنها در دوست يابي ناتوانند.

توانايي شروع يا ادامه مکالمه را ندارند.

داراي حرکات کليشه اي ، تکراري و زبان غيرمعمول مي باشند.

به چيزهايي ( الگوهاي محدود ) که مورد علاقه شان است به طور غيرعادي توجه مي کنند.

به نظر مي رسد علاقه مند هستند، کارهاي يکنواختي را به صورت روزمره انجام دهند.

به قسمتهايي از اشيا دل مشغولي دارند.

اين علائم براي تشخيص اوتیسم کافي نيست آنها اغلب با اختلال نافذ رشد شناخته مي شوند و به طريق ديگري مشخص نشده اند. به بعضي از افراد که علائم اتيستيکي دارند و در مهارتهاي زباني رشد خوبي دارند سندرم آسپرگر مي گويند. تعدادي از بچه ها در سال هاي اول زندگي نرمال به نظر مي رسند سپس مهارتهاي خودشان را از دست مي دهند و رفتار اتيستيکي نشان مي دهند آنها ممکن است با اختلال از هم گسيختگي کودکي شناخته شوند. “سندرم رت” شامل دختراني است که ويژگيهايي مثل رشد ناکافي مغز، حمله هاي ناگهاني، مشکلات عصبي داشته و با رفتارهاي اتيستيکي شناخته مي شوند.”PDD-Nos” ، “آسپرگر”، “CDD” و “سندرم رت” همه در طيف اوتیسم قرار مي گيرند. مشکلات شنوايي ممکن است ما را براي تشخيص اوتیسم گيج کند، بچه هايي که داراي تاخير گفتاري هستند بايد از نظر شنوايي چک شوند.

بعضي از بچه ها علاوه بر مشکل اوتیسم دچار مشکل شنوايي هم هستند نيمي از بچه هاي اتيستيک بهره هوشي زير 50 دارند، 20 درصد بين 50 تا 70 و 30 درصد بالاتر از 70 مي باشند تخمين زدن بهره هوشي در بچه هاي کوچک اوتیسم مشکل است چون آنها مشکلات رفتاري و زباني دارند و اين امر به نوع تستها و چگونگي طراحي آن بر مي گردد. درصد کمي از بچه هاي اوتیسم نبوغ خاصي دارند. اين اشخاص در بعضي از زمينه ها محدوديت هايي دارند، اما مهارتهاي فوق العاده اي در زمينه ي موسيقي، رياضيات، نقاشي يا تجسم فکري دارند.

 

علائم رايج اوتیسم چيست؟

بچه هايي که برچسب اوتیسم دارند در رفتارهاي اجتماعي دچار مشکل مي باشند. افراد اوتیسم ممکن است به هنگام ناميده شدن عکس العملي نشان ندهند و از نگاه کردن به اشخاص اجتناب کنند. آنها اغلب داراي لحن يکنواخت هستند و در واکنش به احساسات ديگران، از طريق حالات چهره اي مشکل دارند و همچنين هنگام صحبت کردن با ديگران در مورد رفتارهاي مورد علاقه شان از نگاه کردن به صورت ديگران اجتناب مي کنند و آنها از اثر منفي رفتارشان روي افراد اطلاعي ندارند، و به نظر مي رسد که از احساسات ديگران در مورد خودشان بي اطلاع هستند.

تعدادي از بچه هاي اوتیسم درگير يک سري حرکات تکراري از قبيل حرکت پاندولي وچرخاندن مو با دستهايشان هستند يا رفتارهاي خودآزاري از قبيل کوبيدن سر دارند، آنها دوست دارند صحبتهاي ديگران را تکرار کنند و به جاي به کار بردن ضمير من ، نام خود يا ضمير ديگري را به کار ببرند تعدادي از آنها با يک صداي آهنگين در مورد موضوعات مورد علاقه شان صحبت مي کنند يا به کساني که با آنها صحبت مي کنند بي اعتنا هستند. آنها در تشخيص صداها، حس لامسه و ديگرحواسشان، پاسخ مناسبي نمي دهند آنها نسبت به درد احساس کمي دارند و ممکن است يکي از حواسشان برتر از ديگري باشد که چنين حسهاي غيرمعمولي ممکن است در علائم رفتارهاي آنها تأثير داشته باشد، مثل اجتناب از بغل شدن.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *