الگوی رفتاری افراد موفق
افراد موفق در زندگی خود از الگوهای رفتاری خاصی پیروی میکنند. اگر به اطراف خود نگاه کرده باشید، متوجه شدهاید که آن دسته از افرادی که با بقیه تفاوت دارند و بیشتر از دیگران تلاش کرده و همچنین به حرفهای دیگران اهمیتی ندادهاند، در زندگی خود پیشرفت بیشتری داشتهاند، اما با این وجود، در ادامه رازهای زندگی افراد موفق، به الگوهای رفتاری آنها که باعث موفقیتشان شده است، میپردازیم.
افراد موفق انعطاف پذیر هستند و از شکست نمیترسند
شکست به عنوان سرنخی برای این معما تلقی میشود. افراد موفق به جای اینکه شکست را در خود نهادینه کنند، آن را بخشی ضروری از زندگی میدانند. آنها خود را ناکام نمیدانند، بلکه به این منظور به شکست نگاه میکنند که کارهایشان نتیجه لازم را نداده است. یک جدایی ذهنی واضح بین فرد و عمل وجود دارد و شکست زمانی بزرگ به نظر میرسد که شما آن را بزرگ جلوه دهید.
افراد موفق نگرش “توانستن” دارند
افراد موفق، مشتاق و همیشه آماده برای یک چالش، به دنبال یافتن راه حل هستند. آنها همه چیز را در زندگی درست میکنند. این افراد در مورد اصلاح مواردی که نمیتوانند برطرف شوند، وسواس ندارند و میدانند چه موقع باید عقبنشینی کنند و کاری را رها کنند.
افرادی که دارای عزت نفس پایین هستند، افرادی هستند که توانایی انجام دادن یک دفعه کارهای خود را ندارند و در صورت عدم توانایی در حل این مشکل، خود را شکست خورده میدانند. افراد موفق میتوانند چشمانداز خود را حفظ کنند و اشتیاق خود را از دست ندهند. آنها تشخیص میدهند که چه زمانی تلاش بیشترشان به آنها فایده میرساند.
آنها مسئولیت زندگی خود را به عهده میگیرند
بزرگترین راز موفقیت پذیرفتن مسئولیت زندگی است. افراد موفق میدانند که به دلیل انتخابهای خودشان در موقعیت فعلی زندگی خود هستند. افرادی که مسئولیت انتخابهای خود را در زندگی به عهده نمیگیرند، تمایل دارند همان شیوه قبلی خود را برای زندگی ادامه دهند و جملههای یکسانی را تکرار کنند.
“این تقصیر والدین من است که من همان گونه هستم که بودم. “
والدین در واقع ما را تا حدی تحت تأثیر قرار میدهند، اما افراد موفق به جای سرزنش خود، این شرایط را میپذیرند و تقریباً از شروع ناخوشایند زندگی خود برای تأمین سوخت بیشتر استفاده میکنند. آنها میخواهند با وجود آنچه برایشان اتفاق افتاده است، به موفقیت برسند.
“من تو را زدم، چون مرا تحریک کردی. تو مرا وادار میکنی که این کار را بکنم. “
این جمله باورنکردنی است. تا زمانی که اسلحهای روی سر شما نباشد، هنوز به دنبال این هستید که واکنشی نسبت به کسی نشان دهید. شما نمیتوانید دیگران و افکار متواضعانه آنها را کنترل کنید، اما مطمئناً آنچه را که درباره آن انجام میدهید، انتخاب میکنید.
“به من بیتوجهی شده است. “
برای کارهایی که انجام دادهاید، شخص دیگری را سرزنش نکنید، زیرا با این کار فقط دارید کار خود را انکار میکنید. مسئولیت شخصی منجر به زندگی شادتر بسیاری از افراد میشود. آنها از خود آگاهی دارند و نقاط ضعف و قوت خود را میدانند
افراد موفق برای خود احترام قائل هستند و میدانند در چه چیزی مهارت دارند. آنها همچنین میدانند که در چه چیزی مهارت ندارند. این افراد در پذیرش نقاط ضعف خود نیز هیچ مشکلی ندارند، اما در استفاده از نکات خوب خود تبحر دارند. ممکن است افراد موفق سوپرمن به نظر برسند، اما اصلاً چنین نیستند. آنها فقط از اندیشههای خود استفاده میکنند تا تواناییهای خود را بالا ببرند و افکار مناسب خود را انتخاب کنند.
آنها موهبتهای الهی را به دنیا بازمیگردانند
افراد همیشه موفق به طور کامل در اختیار خود نیستند. آنها تصویری بزرگتر را میبینند و سعی میکنند به دیگران بازگردانند. این افراد باورهای سالمی در مورد دیگران دارند، اینکه مردم معمولاً خوب هستند و آنها به دنبال گیر انداختنشان نیستند.
افرادی که از کودکی روزگار ناخوشایند و ناآرامی را گذارندهاند، تمایل دارند زود بزرگ شوند و دنیا را به عنوان یک مکان متوسط و نامهربان ببینند و احتمالاً باورهای منفی در مورد جهان را در خود جای میدهند. به عنوان یک بزرگسال، مهم است که این باورهای منفی را زیر سؤال ببریم و دریابیم که دیگر از بسیاری جهات کاربرد ندارند.
ما به عنوان یک فرد بزرگسال در زندگی انتخاب بیشتری داریم و این ما هستیم که میتوانیم از زندگی خود نهایت استفاده را ببریم. با نگاه متعادلتر به جهان، حق خودمان را بگیریم. اگر عصبانی هستیم و احساس سختکوشی میکنیم، به احتمال خیلی کم میخواهیم به دنیای اطراف خود کمک مثبت کنیم. ما معتقدیم که چیزی به کسی بدهکار هستیم و باید دین خود را به این دنیا ادا کنیم.
ما نمیتوانیم آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است، تغییر دهیم. همیشه ناراحتکننده است که شاهد افرادی گیر افتاده در گذشته باشیم. آنها خاطرات منفی دارند و به طور منظم آنها را در سر خود باز میکنند، انگار که دیروز اتفاق افتادهاند. هرچند همه اینها باعث تقویت احساسات منفی میشود.
هوشیار بودن به این معنی است که به خود بگویید، “حال من خوب است، همین حالا، حالم خوب است”. در حال حاضر انتخاب کنید تا دیگر قدرت کسی شما را ناراحت نکند. اگر از نظر ذهنی به اندازه کافی قدرت کافی برای انجام این کار ندارید، از یک مشاور کمک بگیرید. موفق بودن زمانی که احساس قدرت میکنیم بسیار آسانتر است. همه ما بدون کمک دیگران قادر به احساس قدرت هستیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.